«امتیازاتی که میتوان برای مشارکت در اجرای پروژههای نفتی برشمرد عبارتند از:
فراهم شدن امکان شرکت در پروژههای متعدد: با پذیرش تنها بخشی از تعهدات و ریسکهای یک پروژه، شرکتهای نفتی میتوانند در پروژههای دیگری نیز سرمایهگذاری کنند و در صورت موفقیتآمیز نبودن پروژه، احتمال جبران زیان از طریق موفقیت در پروژههای دیگر وجود خواهد داشت، مشارکت به شرکتهای تشکیلدهنده طرف دوم قرارداد اجازه میدهد که ریسکهای زمینشناسی، مالی و بازرگانی پروژه را با هم تسهیم نمایند، ریسکهایی که در غیر اینصورت، قابل تقبل بهوسیلهٔ یک شرکت واحد نبود، تسهیم مهارت، انتقال فناوری و دانش مدیریتی به نحو موثرتر به کشورهای میزبان، و تقلیل ریسکهای سیاسی از طریق فراهم کردن مشارکت شرکتی دولتی در اجرای پروژه و تأمین پیششرطهای مربوطه در این خصوص.
با توجه به توضیحات فوق، اگر طرفین علاقمند به مشارکت در اجرای پروژه به صورت غیرشرکتی باشند، تدوین ساختاری که حقوق و تعهدات افقی بین آنها را، در رابطه با قرارداد اصلی، تعیین نماید، اجتنابناپذیر است و عدم شناخت کافی در کشور ما نسبت به روشها و اصول مشارکت برای اجرای پروژههای نفتی، انجام تحقیقی جامع در این خصوص را الزامی میکند.
نگارنده این سطور در مدت ۱۰ سال تجربه کاری در صنعت نفت ایران به مشکل عدم وجود فرهنگ مشارکت و فقدان دانش قابل استفاده برای پیمانکاران داخلی بهمنظور اجرای پروژههای نفتی بهطور مشترک برخورد کرده است. مشکلی که در جهان راهکارهای مناسبی برای آن ابداع شده است؛ اما در کشور ما، بهطور درخور مورد استفاده قرار نگرفتهاند؛ البته اسناد نمونهای مانند قراردادهای مشارکت مدنی برای مشارکت وجود دارند؛ اما این ساختارها به شکل سنتی یا مرسوم خود پاسخگوی نیازهای پیمانکاران در اجرای مشترک یک پروژه بالادستی و عمده نفتی نمیباشند؛ بنابراین بررسی و تحقیق پیرامون چگونگی تعیین حقوق و تعهدات پیمانکاران متعدد طرف قرارداد واحد نفتی برای متخصصین حقوق نفتوگاز در کشور ضرورت محسوب میشود و مسلماً موافقتنامههای عملیات مشترک که در دنیا برای پاسخ به این نیاز ابداع شدهاند و براساس قرارداد انعقادی، بین شرکتهای تشکیلدهنده پیمانکار و کارفرمای آنها تدوین و منعقد میشوند، نیازمند شناخت بیشتر، بررسی و بومیسازی هستند.»
نظرات
تحلیل کاربردی موافقت نامه های عملیات مشترک نفتی